raoof&shakoori | ||
دورکاری : ماییم که بی حضور کاری کردیم ! داریم بسی غرور کاری کردیم !
کردیم قبول هرکسی را باپول ! بی درس و کلاس ،«دورکاری »کردیم ! دودلی : ماندم که پنیر ونان بگیرم یانه ؟ با خوردن آن توان بگیرم یانه ؟
هشتم گرو نه است و پایم درگل! من نسیه از این دکان بگیرم یا نه ؟! روغن سوزی : در حجره ی خود به مشتری ها روزی می گفت به آه و ناله پالان دوزی :
«مردم همه از پیر و جوان مثل من اند ! دارند شبانه روز روغن سوزی »!! تولیدات : ای دایی و عمّه ،خاله ،تولید مکن ! ای آدم شصت ساله تولید مکن !
جایی که خودت بدون مصرف هستی ! زحمت نکش و زباله تولید مکن !! دنیای ما : دنیا چه کریه و غیر معمول شد ه! زندان و برای همه سلول شد ه !
گویندهمه :«پول پرستی نکنید » معیار تمام چیزها پول شد ه !! بیزاری (باهمکاری خیام): از غصه و غم سیر شدن نتوانم ! تامین هزینه ی دهن نتوانم !
بیزارم از آن لحظه که کاسب گوید : یک« جام » دگر بگیر و من نتوانم !! خوش باشی :
گرعامل اختلاس بودی ،خوش باش ! یافکر مقام و پول و سودی ،خوش باش !
اموال حرام ما حلالت باشد !! بابنز گران و شیشه دودی ،خوش باش !! چهره ماتم زد ه : در چهر ه ی تو بساط ماتم برپاست ! در چشم تو آشیانه ی غم برپاست !
روی لب تو خنده نمی آید هیچ ! انگار که در دلت محرم برپاست !! لب رود : گویند کسان :«بهشت با دود خوش است ! ساقی و شراب و حور موعود خوش است »!
کی دیده بهشت و لب حوری و شراب؟ اینجا زن زیبا و لب رود خوش است !! محدودیت: گویند :بهشت سبز و خرم باشد آنجاهمه چیزها فراهم باشد!
محدود کنند اگر که ماراآنجا شک نیست بهشت هم جهنم باشد !!
[ پنج شنبه 91/9/16 ] [ 12:2 عصر ] [ raoof nasiry ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |